سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

 داروهای ضد درد

این دسته از داروها دارای اثر ضد درد، ضد التهاب و ضد تب میباشند. داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی: 1-آسپرین(ASPIRIN) و یا استیل سالیسیلیک اسید(ACETYLSALICYLIC ACID=ASA)

2-دیکلوفناک(DICLOFENAC) 3-ایبوپروفن(IBUPROFEN) 4-مفنامیک اسید(MEFENAMIC ACID) 5-ناپروکسن(NAPROXEN) 6-کتوپروفن(KETOPROFEN) 7-سولینداک(SULINDAC) 8-پیروکسیکام(PIROXICAM)

9-ملوکسیکام(MELOXICAM) 10-تولمتین(TOLMETIN) 11-نابومتون(NABUMETONE) 12-ایندومتاسین(INDOMETHACIN) 13-اتودولاک(ETODOLAC) 14-اگزاپروزین(OXAPROZIN)

15-فنیل بوتازون(PHENYLBUTAZONE) 16-سلکوکسیب(CELECOXIB) 17-فلور بیپروفن(FLURBIPROFEN)

18-نیمسولاید(NIMESULIDE) 19-مکلوفنامات(MECLOFENAMATE) نکته:استامینوفن(ACETAMINOPHEN) و یا پاراستامول(PARACETAMOL) اثر ضد التهابی بسیار اندکی داشته و جزو دسته ضد دردهای غیر استروئیدی قرار نمی گیرد. استامینوفن را میتوان به عنوان یک ضد درد و تب بر استفاده کرد. استامینوفن بر خلاف داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی بروی عملکرد انعقاد خون اثری نداشته و همچنین باعث تحریک گوارشی نیز نمی گردد، اما مصرف بی رویه آن باعث آسیب به کبد میشود. مکانیسم اثر: با مهار آنزیمهای سیکلواکسیژناز 1 (CYCLOOXYGENASE-1)(COX-1) و سکلواکسیژناژ 2 (COX-2) سنتز پروستاگلاندین ها(PROSTAGLANDINS) و ترومباکسان(THROMBOXANE) از آراکیدونیک اسید(ARACHIDONIC ACID) را متوقف میسازد. پروستاگلاندین ها کارکردهای متفاوتی در بدن دارند، از جمله ایجاد التهاب، درد و تب-حمایت از عملکرد پلاکت های خون-محافظت از پوشش معده-جریان خون طبیعی کلیه ها و غیره. موارد مصرف:برای کاهش درد، التهاب و تب. 1-آرتروز وآرتریت. 2-سردرد و میگرن. 3-قاعدگی دردناک. 4-درد استخوانها و مفاصل. 5-کنترل درد. 6-تب (به ویژه ایبوپروفن، ناپروکسن و استامینوفن) 7-رگ به رگ شدگی و کشیدگی عضلات. 8-دندان درد و کمر درد. 9-تسکین درد ناشی از سنگ کلیه. 10-نقرس حاد.11-پیشگیری از سکته مجدد (آسپرین) موارد منع مصرف: 1-در صورت سابقه حساسیت به هر یک از این داروها. 2-مصرف آسپرین در کودکان و نوجوانان پایین تر از 16 سال ممنوع میباشد. چراکه کودکانی که درمعرض ابتلا به آنفلوآنزا و آبله مرغان میباشند با مصرف آسپرین ممکن است دچار نشانگان ری(REYE) گردند. این ضایعه موجب آسیب مغزی و مرگ میگردد. 3-در دوران بارداری و شیردهی نبایستی مصرف گردند (اما مصرف استامینوفن مجاز است) 4-افرادی که از زخم معده و نقص سیستم انعقادی رنج میبرند. 5-همراه با داروهای ضد انعقاد خون نباید مصرف گردند. مصرف باید تحت نظر پزشک صورت گیرد: 1-مبتلایان به آسم. 2-مبتلایان به احتلالات قلبی،کبدی و کلیوی. تداخلات دارویی: 1-داروهای فشار خون. 2-داروهای انعقاد خون. 3-داروهای ادرار آور. اشکال دارویی: کپسول-قرص-آمپول-شیاف-ژل و کرم.  عوارض جانبی:

1-تحریک گوارشی: تهوع، استفراغ، سوء هاضمه، زخم و خونریزی معده، اسهال و یبوست. 2-آسیب به کلیه ها: احتباس مایع و مک،افزایش فشار خون،نارسایی کلیه ها(چنانچه بصورت بی رویه و یاهمراه با داروهای ضد فشارخون و ادرار آورها مصرف گردند)

3-افزایش حساسیت به نور: آفتاب سوختگی افزایش می یابد (به ویژه دیکلوفناک و پیروکسیکام) 4-آسیب به جنین و نوزاد: نباید در دوران باداری و شیردهی مصرف گردند. (به استثنای استامینوفن) 5-واکنش حساسیتی:بثورات جلدی، تنگی نفس و شوک حساسیتی. 6-سایر عوارض: سردرد، سر گیجه، کاهش اشتها، خواب آلودگی و افزایش آنزیم های کبدی. 7-داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (به ویژه آسپرین) از تجمع پلاکت ها و انعقاد خون جلوگیری میکنند. بنابراین افرادی که دچار احتلالات خونی میباشند و یا از داروهای ضد انعقادی استفاده میکنند باید از مصرف آنها خودداری کنند. 8-مصرف آسپرین علام آسم را تشدید میکند. نکته:افرادی که الکل مصرف میکنند، عوارض ناشی از مصرف در آنها افزایش می یابد. نکته: عوارض در افراد سالخورده ممکن است شدید ترباشد. در افراد مسن گیجی، ورم صورت و پاها و کاهش ناگهانی ادرار میتواند روی دهد. نکته:چنانچه ازاینگونه داروها برای کنترل درد استفاده میگیردد، نباید بیش از 7-10 روزازآنها استفاده شود.نکته:آسپرین روکشدار دارای روکش انتریک(ENTERIC) میباشد. روکش باعث میگردد آسپرین بدون تغییراز معده عبورکرده و درروده کوچک حل گردید. بنابراین از تحریک گوارشی در معده جلوگیری میگردد.اما روکش شروع اثر آسپرین را به تاخیر می اندازد. نحوه مصرف: 1-اشکال خوراکی را همراه با یک لیوان پر از آب مصرف کنید. پس از مصرف تا 15-30 دقیقه به حالت قائم باقس مانده و از دراز کشیدن خودداری کنید تا تحریک گوارشی کاهش یابد. 2-برای کاهش تحریک گوارشی میتوان آنها را همراه با غذا و یا داروهای ضد اسید معده مصرف کرد.

3-هیچگاه میزان دوز تجویزی را افزایش ندهید. ضد دردهای شبیه افیونی و یا مخدر(OPIOIDS)(NARCOTIC):

دارای اثرات قوی تر و سریعتر نسبت به ضد دردهای غیر مخدری میباشند.ضد دردهای مخدر به انواع طبیعی،نیمه صناعی و صناعی تقسیم بندی میگردند. ضد دردهای مخدر: 1-رفین(MORPHINE)

2-کدئین(CODEINE)3-فنتانیل(FENTANYL) 4-متادون(METHADONE) 5-پتیدین(PETHIDINE) 6-ترامادول(TRAMADOL) 7-مپردین(MEPERDINE) 8-پنتازوسین(PENTAZOCINE) 9-اکسی دون(OXYCODONE)

10-بوپرنورفین(BUPRENORPHINE) 11-پروپوکسیفن(PROPOXYPHEN) 12-اکسی ورفون(OXYMORPHONE)

13-پروپوکسیفن(PROPOXYPHENE) 14-لوورفانول(LEVORPHANOL) 15-ایدرومورفون(HYDROMORPHONE) 16-دیامورفین(DIAMORPHINE) نحوه اثر:

1-با اتصال به گیرنده های اوپیود در مغز، نخاع و مجاری روده و معده از ارسال پیام های درد به مغز جلوگیری میکنند. در واقع شبیه ضد دردهای مخدر طبیعی بدن موسوم به آندورفین ها عمل میکنند.  2-تحریک مرکز لذت در مغز. اشکال دارویی: قرص، کپسول و آمپول. تداخلات دارویی: الکل-آنتی هیستامینها-بنزودیازپین ها-باربیتورات ها. عوارض جانبی:

1-وابستگی و اعتیاد. 2-خواب آلودگی و سرخوشی. 3-گیجی. 4-یبوست و کاهش ادرار،تهوع و خشکی دهان. 5-تپش قلب. 6-توهم. 7-کما. ضددردهای کمکی :

این دسته از داروها مسکن درد نیستند اما در برخی شرایط خاص باعث کاهش درد میشوند. (کاهش دردهای نوروپاتیک = حاصل از آسیب عصبی)  1- داروهای ضد افسردگی: مانند فلوکسیتین(FLUXITINE) و دسیپرامین(DESIPRAMINE) 2- داروهای ضد تشنج: مانند گاباپنتین(GABAPENTIN)، فنیتوئین(PHENITOIN) و کلونازپام(CLONAZEPAM) 3- بی حس کننده های موضعی: نظیر لیدوکائین (LIDOCAINE) و کاپسایسین(CAPSAICIN) . قرصهای آرام بخش (TRANQUILIZERS/SEDATIVES) داروهایی میباشند که با سرکوب سیستم اعصاب مرکزی (CNS) باعث ایجاد آرامش، تمدد اعصاب، کاهش اضطراب و استرس، خواب آلودگی، سرخوشی، کندی تنفس، کاهش حس تعادل، شل شدن عضلات، قضاوت مختل و واکنشهای کند و مردد می شوند. مصرف دوز بالای این دسته از داروها میتواند به از دست رفتن هوشیاری و حتی مرگ بیانجامد. اثرات اصلی آرام بخش ها: 1-ضد اضطراب (ANXIOLYTIC)

2-خواب آور (HYPNOTIC) 3-ضد اسپاسم (گرفتگی)(ANTISPASMODIC) 4-ضد تشنج (ANTICONVULSANT)

5-فراموشی آور (AMNESIC) تقسیم بندی آرام بخش ها: 1- بنزودیازپین ها (BENZODIAZEPINES): آرام بخش، خواب آور، ضد اضطراب، ضد تشنج، فراموشی آور و شل کننده عضلات میباشند.Diazepam دیازپام Oxazepam اکسازپام Lorazepam لورازپام Chlordiazepoxide کلردیازپوکساید Alprazolam آلپرازولام Bromazepam برومازپام Clobazam کلوبازام Clonazepam کلونازپام Clorazepate کلرازپام Estazolam استازولام Flunitrazepam فلونیترازپام Flurazepam فلورازپام Halazepam هالازپام Ketazolam کتازولام Loprazolam لوپرازولام Lormetazepam لورمتازپام Medazepam مدازپام Midazolam میدازولام Nitrazepam نیترازپام Nordazepam نوردازپام Prazepam پرازپام Quazepam کوآزپام Temazepam تمازپام Tetrazepam تترازپام Triazolam تریازولام 2-باربیتورات ها(BARBITURATES): آرام بخش، خواب آور، ضد تشنج و بی هوش کننده میباشند. باربیتوراتها قوی تر از بنزودیازپین ها میباشند و امروزه عمدتا به عنوان داروی ضد تشنج و القاء کننده بی هوشی مصرف میگردند. Sodium Amytal) Amobarbital) آموباربیتال Aprobarbital آپروباربیتال Butabarbital بوتاباربیتال Butalbital بوتالبیتال Hexobarbital هگزوباربیتال Methylphenobarbital متیل فنو باربیتال Pentobarbital پنتوباربیتال Phenobarbital فنوباربیتال Secobarbital سکوباربیتال Sodium thiopental سدیم تیوپنتال Talbutal تالبوتال Thiobarbital تیوباربیتال 3-داروهای ضد افسردگی(ANTIDEPRESSANT): ضد افسردگی و ضد اضطراب بوده و برخی از آنها (سه حلقه ای ها) برای تسکین دردهای مزمن تجویز میگردند. Fluoxetine فلوکستین Sertraline سرترالین Venlafaxine ونلافاکسن Citalopram سیتالوپرام Paroxetine پاروکستین Escitalopram اسیتالوپرام Fluvoxamine فلووکسامین Duloxetine دولوکستین Bupropion بوپروپیون Amitriptyline آمیتریپتیلین Dothiepin دوتیپین 4-آنتی هیستامین ها(ANTIHISTAMINES): کاهنده واکنشهای حساسیتی و آرام بخش میباشند. برخی آنتی هیستامین های خواب آور و آرام بخش عبارتند از: diphenhydramine دیفن هیدرامین dimenhydrinate دیمن هیدرینات doxylamine دوکسیلامین

5- ضد روان پریشی ها(ANTIPSYCHOTICS): در درمان اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اختلالات هذیانی، جنون ها و دیگر اختلالات روان پریشی تجویز میگردند. (از ذکر آنها خودداری میکنیم)6- سایر قرصهای آرام بخش و خواب آور:zolpidem زولپیدم alpidem آلپیدم Zaleplon زالپلون eszopiclone اسزوپیکلون ramelteon راملتیون methaqualone متاکوآلون ethchlorvynol اتکلروینول chloral hydrate کلرال هیدارت meprobamate مپروبامات glutethimide گلوتی تیمید methyprylon متیپریلون gamma-hydroxybutyrate گاما هیدروکسی بوتیرات ethyl alcohol اتیل الکل diethyl ether دی اتیل اتر methyl trichloride متیل تری کلراید Zopiclone زوپیکلون موارد مصرف:

1-کاهش استرس و اضطراب. 2-درمان بی خوابی. 3- تسکین و کاهش گرفتگی و تنش عضلات. 4-کاهش علایم محرومیت از الکل و مواد مخدر. 5-درمان حملات وحشت زدگی. 6-تسهیل تستهای تشخیص پزشکی نظیرآندوسکوپی. 7-افزایش اثر بی حس کننده های موضعی و بیهوشی عمومی. 8-درمان پسیکوز (روان پریشی) 9-فراموشی پیش گستر قبل از اعمال جراحی. موارد منع مصرف:

1-همراه با الکل و سایر مواد مخدر و روانگردان. 2-ناهماهنگی حرکتی و ضعف عضلانی. 3-کاهش اکشیژن خون. 4-آب سیاه (گلوکوم) 5-وقفه تنفسی حین خواب (آپنه) 6-حساسیت به آرام بخش ها. 7-نارسایی شدید کلیوی (دیالیز) 8-افسردگی شدید (تمایلات خودکشی) 9-بیماریهای مزمن تنفسی. 10-نارسایی شدید کبدی نظیر سیروز کبدی. 11-حاملگی و شیردهی.(تحت نظر پزشک) 12-افراد بالای 65 سال(تحت نظر پزشک) عوارض جانبی: 1-خواب آلودگی و خستگی صبح روز بعد از مصرف.در صورت بروز این علایم از رانندگی و کار کردن با ماشین آلات خودداری کنید. 2-عدم هماهنگی عضلات، ضعف، سرگیجه، گیجی، آلرژی، تاری دید، توهم، بی حالی، تعریق، خشکی دهان، بثورات جلدی و سر درد. 3-اشکال در گفتار، حافظه و قضاوت.4-حالت تهوع، استفراغ و سوزش سردل.5-ایجاد فراموشی پیش گستر(خاطرات اخیر به یاد نمی مانند).6-خشونت طلبی و پرخاشگری،بی خوابی، تحریک پذیری، افسردگی و اختلال در حفظ تعادل.

عوارض دراز مدت:1-ایجاد تحمل(TOLERANCE): به نیاز مصرف بیشتر دارو برای تاثیر و احساس مشابهی که پیشتر با مصرف مقادیر کمتر همان دارو حاصل می شد، اطلاق میگردد. مصرف کننده به مرحله ای میرسد که دیگر افزایش دوز مصرفی آرام بخش ها بی تاثیر خواهد بود. علایم ایجاد تحمل: دل درد، بی قراری، سرگیجه، رعشه، افسردگی، ترسهای غیر منطقی، پارانوئید و دمدمی مزاجی.

2-وابستگی(DEPENDANCY): پس از ایجاد تحمل و افزایش دوز مصرفی و مصرف مداوم داروهای آرام بخش در فرد وابستگی روانی و جسمانی نیز ایجاد میگردد. هنگامی هم که مصرف کننده بطور ناگهانی مصرف دارو را قطع میکند دچار علایم محرومیت(WITHDRAWL) میگردد. این علایم شامل بی قراری، بی خوابی، اضطراب، تهوع، کرامپ شکمی، تپش قلب، لرز، رعشه، درد عمومی، اسهال، توهم، افسردگی، پارانویا، هذیان، کاهش اشتها، حملات وحشت زدگی، پرفشاری خون، بی خوابی ، اسپاسم عضلات، حساسیت به نور و صدا، تشنج و مرگ میباشد. باربیتوراتها اعتیاد آور تر از بنزودیازپین ها میباشند.

3-سوء مصرف و اور دوز(OVER DOSE): خطر مصرف این دسته از داروها به عنوان داروهای تفننی به ویژه باربیتوراتها زیاد است. مصرف بیش از مقادیر تجویز شده نیز میتواند سبب مسمومیت و حتی مرگ فرد گرد. 4- خودکشی با مصرف دوز بالای آرام بخش ها.نکته مهم: مصرف الکل به همراه آرام بخشها به علت اثرات مشابه (کاهش فعالیت مغز و سیستم اعصاب مرکزی) مرگ بار بوده و میتواند فرد را به کما و یا به کام مرگ بکشاند.

تداخلات دارویی: 1- الکل، داروهای ضد افسردگی، ضد تشنج ها و آنتی هیستامینها اثرات آرام بخش ها را مضاعف میکنند.

2-قرصهای ضد بارداری سرعت دفع داروهای خواب آور را کاهش میدهند. 3-سیگار سرعت دفع داروهای آرام بخش را افزایش داده و اثرات آنها را نیز کاهش میدهد.راهنمای مصرف: 1-قبل از مصرف با پزشک خود مشورت کنید تا دوز مناسب وضعیت جسمی شما برایتان تجویز گردد. همچنین از لحاظ تداخل با دیگر داروها و بیماریها مورد بررسی قرار گیرید. 2-در صورتی که دچار تحریکات گوارشی می شوید آنها را همراه با غذا میل کنید. 3-هیچگاه بطور ناگهانی اقدام به قطع مصرف آنها نکنید. و برای قطع آنها ابتدا با پزشکتان مشورت کنید.4-هیچگاه این داروها را به همراه الکل و دیگر مواد مخدر و روانگردان مصرف نکنید. 5-به خاطر داشته باشید قرصهای خواب آور درمان موقتی بی خوابی میباشد. چنانچه برای مدت طولانی از آنها استفاده کنید و سپس مصرف آنها را قطع کنید، بی خوابی شما تشدید میگردد. تا آنجا که ممکن است دوز پایین دارو را مورد مصرف قرار دهید. 6-حداکثر مدت زمان مجاز مصرف آرام بخش ها 2-4 هفته پیاپی و هفته ای 2-3 مرتبه میباشد.7-قرصهای خواب آور را نیم ساعت قبل از خواب مصرف کرده و پس از مصرف از کشیدن سیگار اجتناب ورزید. 8-داروهای مسکن و خواب آور را دور از دسترس کودکان قرار دهید. 9-مصرف مداوم قرصهای خواب آور خواب عمیق و همراه با رویا را سرکوب کرده و خواب را سبک میکنند. 10-معمولا صبح روز بعد شما احساس خستگی و گیجی اندکی خواهید داشت. بنابراین تا بی اثر شدن کامل اثرات آنها از انجام فعالیتهایی که نیاز به هوشیاری کامل دارند خودداری کنید.11-جای استفاده از قرصهای خواب آور اصول بهداشت خواب را رعایت کنید. نوشته شده توسط خسرو بشارت نیا  


 منبع :مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران
پروکتیت اولسراتیو چیست؟ پروکتیت اولسراتیو در تمام سنین دیده می‏شود اما به طور کلی شروع علائم بین 20 و 40 است.پروکتیت، التهاب راست روده است، یعنی 15 تا 20 سانتی متر انتهای روده جایی که مدفوع را قبل از آن که توسط مقعد بیرون رانده‏شود نگهداری می‏کند. التهاب واکنش بدن به آسیب یا تحریک است که منجر به تورم، قرمزی و درد می‏شود. علت التهاب در پروکتیت‏اولسراتیو شناخته شده نیست. بنابراین پروکتیت‏اولسراتیو به معنی ایجاد زخم یا آسیب دیدگی‏های کوچک بر روی سطح راست روده است. این زخم‏ها ممکن است خونریزی کرده و نهایتاً به صورت مدفوع خونی تظاهر کنند. بیماری التهابی روده (IBD) باعث زخمی شدن و التهاب بستر روده بزرگ و راست روده می‏شود. کولیت‏اولسراتیو فرمی از IBD است که روده بزرگ و راست روده را گرفتار می‏کند، پروکتیت اولسراتیو به راست روده محدود می‏شود، بیمارانی که از آن رنج می‏برند، دچار عوارض بیشتری نسبت به سایر فرمهای IBD می‏شوند. در اکثریت بیماران، پروکتیت‏اولسراتیو به بیماری جدی تری تبدیل نمی‏شود.
علائم پروکتیت‏اولسراتیو چه چیزها یی هستند؟
علائم پروکتیت‏اولسراتیو شامل
1-خونریزی از مقعد
2-تغییر عادت دفع مدفوع، اسهال یا یبوست
3-زور پیچ، تمایل مداوم و احساس اجبار برای دفع مدفوع
4-خون، بلغم و یا چرک در مدفوع 
5-ترشح مقعدی بلغمی و یا خون بدون مدفوع
اغلب به طور همزمان چند علامت دارند. برای مثال دفع مکرر مدفوع، خونریزی مقعدی، احساس اجبار به دفع کردن و زور پیچ به طور شایع با یکدیگر اتفاق می‏افتد.
بعضی علائم بیماری را هر روز تجربه می‏کنند. بعضی دیگر فقط گهگاهی علائمشان شعله‏ور می‏شود و دوره‏های فروکش که چندین هفته، ماهها یا حتی سالها طول می‏کشد، دربین فواصل حاد بیماری وجود دارد.
چگونه پزشک این بیماری را تشخیص می‏دهد؟
برای تشخیص، دکتر نیاز به گرفتن شرح حال کامل، انجام معاینه بالینی، انجام آزمایشات خونی و یا عکسبرداری و آزمایشات مدفوع خواهد‏داشت. بسیاری از پزشکان برای تشخیص سیگموئیدسکوپی انعطاف‏پذیر استفاده خواهندکرد که مستلزم جاگذاری یک وسیله انعطاف پذیر به داخل راست روده و انتهای روده بزرگ توسط سیگموئیدسکوپ میان پروکتیت‏اولسراتیو و کولیت‏اولسراتیو افتراق گذارد. پزشکتان ممکن است نمونه‏های بافتی از بستر ملتهب مقعدی بردارد تا تشخیص بیماری را تأیید کند.
چه کارهایی برای کنترل بیماری می‏توان انجام داد؟
ویزیتهای مرتب پزشکتان و پیروی از رژیم درمانی تجویز شده برای درمان کلی پروکتیت‏اولسراتیو مهم هستند.
1- غذا و تغذیه
غذا ممکن است علائم پروکتیت‏السراتیو را آرام یا تشدید کند ردگیری پاسخ بدنتان به غذاهای معین، می‏تواند به شناختن غذاهایی که وضعیت شما را بدتر می‏کنند، منجر کند. شما می‏توانید این چیزها را با پزشکتان مطرح کنید تا مشخص شود که آیا تغییرات رژیم غذایی ممکن است علائم شما را بهبود بخشند یا خیر.
2- سلامت روانی (فکری)
فشار روحی، استرس و اضطراب ممکن است علائم را بدتر کند. درباره استراژیها برای کاهش فشارهای روانی با پزشکتان صحبت کنید. همچنین سازمانهای حمایتی می‏توانند از طریق مشورت و تکنیکهای خاص، شرایط کاهش فشارهای روحی را فراهم کنند.
پزشک چگونه پروکتیت‏السراتیو را درمان خواهدکرد؟
هدف اولیه از درمان بهبود و در صورت امکان کاهش علائم است. پزشکتان درمان مناسب را برپایه شدت علائم و همینطور وسعت و شدت التهاب راست روده ( که توسط سیگموئیدسکوپ آشکار می‏شود) انتخاب خواهدکرد. پروکتیت‏السراتیو خفیف تا متوسط معمولاً می‏تواند به صورت موفقیت آمیزی با بکارگیری درمان‏های موضعی، یا مستقیماً بداخل راست روده درمان شود.
داروهای شایع که از طریق مقعدی استفاده می‏شوند شامل: هیدرورکورتیزون در کف، تنقیه و یا شیاف می‏باشند. آمینوسالیسیلیک‏اسید ((5-ASA به شکل تنقیه یا شیاف می‏باشد. اگر علائم با درمانهای مقعدی کنترل نشوند. درمان خوراکی با سولفاسالازین(5-ASA)  یا کورتیکواستروئیدها ممکن است نیاز باشد برای بعضی بیماران ترکیب هر دو نوع درمان از طریق (شیاف و تنقیه) یا ترکیب خوراکی و مقعدی بسیار مؤثر خواهد بود. همانند هر دارویی، بخصوص آنهایی که فقط با تجویز پزشک قابل دسترسی هستند، اطمینان حاصل کنید که دارو را همانطور که پزشکتان دستور داده‏است، مصرف می‏کنید.
طریقه استفاده از کف مقعدی (کورتیفوم)
1-ظرف محتوی کف را به مدت 10- 5 ثانیه با شدت تکان دهید. در پوش آن را در طی استفاده برندارید.
2-به صورت آرام شناور اپلیکاتور را پشت خط پرشدگی عقب بکشید تا اینکه دیگر عقب نیاید.
3-ظرف محتوی کف را سر بالا و بر سطح ‏تراز نگه‏دارید نوک اپلیکاتور را برروی دماغه درب ظرف محتوی کف قرار دهید.
4-برای پر کردن خمره اپلیکاتور
A.سر بالا نگه دارید، انگشت نشانه و میانی را برروی لبه های کنار در ظرف محتوی کف قرار دهید و
B.لبه‏های در را به طرف پایین فشار دهید و رها کنید.
C.مکث کنید، اجازه بدهید کف وارد بشود و خمره اپلیکاتور را پرکند.
D.وقتی که کف دیگر به اپلیکاتور وارد نشد مرحله 4B را تکرار کنید تا اینکه کف تا خط پرشدگی بالا بیاید و اپلیکاتور را پرکند. به محض اینکه اپلیکاتور پور شد آن را جدا کنید.
5-اپلیکاتور را محکم توسط خمره نگه‏دارید برای اطمینان شست و انگشت میانی را در زیر و دو طرف خمره قرار دهید، به آرامی نوک آن را داخل مقعد بگذارید. به محض آنکه داخل مقعد قرار گرفت، دکمه آن را فشار دهید تا کف خارج شود، سپس اپلیکاتور را بیرون بکشید.
6-قسمت‏های اپلیکاتور بایستی برای شستشوی کامل با آبگرم از یکدیگر جدا شده و به طور مجزا شسته شوند.

 


• بیمار ی التهابی روده (IBD) بیماری است که التهاب مزمن در دیواره دستگاه گوارش (GI) ایجاد می کند. IBD دو بیماری مجزا اما بسیار مشابه را در بر می گیرد: کولیت اولسراتیو و بیماری کرون.کولیت اولسراتیو اساساً رکتوم، کولون پایینی، یا کل روده بزرگ را شامل می شود و با التهاب پراکنده به لایه های موکوسی سطحی توصیف می شود      مترجم :دکتر نگار اصغربیک 
• بیماری التهابی روده (IBD) بیماری است که التهاب مزمن در دیواره دستگاه گوارش (GI) ایجاد می کند.
IBD دو بیماری مجزا اما بسیار مشابه را در بر می گیرد: کولیت اولسراتیو و بیماری کرون.2و1 کولیت اولسراتیو اساساً رکتوم، کولون پایینی، یا کل روده بزرگ را شامل می شود و با التهاب پراکنده به لایه های موکوسی سطحی توصیف می شود.1 در مقایسه، بیماری کرون هر بخشی از دستگاه گوارش از حفره دهانی تا مقعد را شامل می شود اما این بیماری اساساً به کولون با یا بدون بیماری روده کوچک محدود می شود. به علاوه، التهاب در بیماری کرون اغلب به عنوان transmural (گسترش از میان جدار یک عضو یا حفره) توضیح داده می شود، که از هر لایه موکوسی GIT در تخریب شریک است.2 مداخله درمانی برای IBD شامل کاربرد عوامل فارماکولوژیکی و یا جراحی است. هرچند، در بیماران مبتلا به بیماری کرون، جراحی برای کسانی که بیماری مقاوم به درمان دارند، نگه داشته می شود.
 
اپیدمیولوژی
 
شیوع و میزان بروز بیماری کرون در بریتانیا، اروپای شمالی و آمریکای شمالی بالاترین است. شیوع بیماری کرون در آمریکای شمالی از 1/3 تا 6/14 مورد در هر 100000 نفر در سال است، که تقریباً به 10000 تا 47000 تشخیص جدید در هر سال تعبیر می شود. با شیوع 29تا199 مورد در هر 100000 نفر، تخمین زده می شود که بیش از 630000نفر در ایالات متحده و کانادا بیماری کرون دارند.3 نظریه بر این است که کشورهای توسعه نیافته شیوع و بروز پایین تر بیماری کرون را نسبت به ملیت های صنعتی دارند. به عنوان مثال، کشورهای آفریقایی شیوع 5/0 تا3 مورد را در هر 100000 نفر در سال دارند، و کشورهای آسیایی شیوع 6/3 تا 6/50 مورد در هر 100000 نفر در سال دارند. 3 بیماری کرون بیشتر در طی اواخر جوانی و اوایل بزرگسالی تشخیص داده می شود و در طی دهه دوم تا چهارم زندگی بیش از همه شناخته می شود.4و3 هر چند، بیماری کرون در افراد 50 ساله یا مسن تر تشخیص داده شده است.
تخمین زده می شود که شیوع آن در افراد مسن تر از 60 سال 5/2 مورد در هر 100000 نفر در سال است.5 این بیماری اغلب سفید پوستان و آفریقایی- آمریکایی ها را بیش از آسیایی ها یا بومیان آمریکای لاتین مبتلا می کند.6و3 یک توزیع جنسی مساوی برای افرادیکه با بیماری کرون تشخیص داده شده اند، وجود دارد، با این وجود در برخی مطالعات اپیدمیولوژیک، کمی احتمال بالاتر ممکن است در زنان مشاهده شود.
 
اتیولوژی
 
پاتوژنز بیماری کرون مشخص نیست؛ هرچند، فاکتورهای محیطی، ایمنی، و ژنتیکی دست دارند. سیگاریها دو برابر بیشتر احتمال دارد که علایم بیماری کرون را در مقایسه با غیر سیگاریها بروز دهند.7و4و3 مصرف غذاهای خاصی حاوی مقادیر بالای لاکتوز یا فروکتوز نیز ممکن است یک فاکتور خطر باشد. به علاوه، کشورهایی که یک " رژیم غذایی غربی" (به عنوان مثال فست فودها، غذاهای نامرغوب) را بیشتر پذیرفته اند افزایشی در شیوع بیماری کرون را تجربه می کنند.8 داروها، بخصوص ضد بارداریهای خوراکی و واکسن های سرخک ممکن است خطر بیماری کرون را افزایش دهند.3 یک سیستم ایمنی غیر طبیعی یا ضعیف ممکن است پاتوژنز بیماری کرون را توضیح دهد، چرا که مشاهده شده است که جدار روده بیماران با بیماری فعال با لنفوسیت ها و مست سل ها مورد نفوذ قرار گرفته است. فاکتورهای دیگر که یک پایه ایمونولوژیک را نشان می دهند شامل شکایات مکرر از بیماریهای خارج از روده از قبیل آرتریت در بیماران با بیماری کرون و اثر بخشی درمان سرکوب کننده سیستم ایمنی در درمان IBD است.
فاکتورهای ژنتیکی ممکن است نقش بازی کنند، چرا که میزان بالایی از مشابهت در دو قلوهای مونوزیگوت در مقایسه با دوقلوهای دی زیگوت مشاهده شد. همچنین، اقوام درجه یک افراد مبتلا به IBD احتمال بیشتری دارند که نسبت به آنها که یک سابقه خانوادگی از IBD ندارند، مبتلا شوند.
 
نمایش بالینی
 
نشانه ها و علایم بیماری کرون- به عنوان مثال کرامپ شکمی، دردشکمی، بی اشتهایی، ضعف پیشرفته، اسهال، درد اپی گاستر، خستگی، تب و علایم دیگر شنبه آنفولانزا، درد مفصلی، رنگ پریدگی، تهوع با یا بدون استفراغ، خونریزی مقعدی، ازدست دادن وزن- - ممکن است خفیف، متوسط یا شدید بودن را بسته به محل وسعت بیماری نشان دهند. اندکس فعالیت بیماری کرون ممکن است جهت تشخیص شدت بیماری در بالغین بکار رود. این بررسی هشت نشانه و علامت اختصاصی را ارزیابی می کند(شامل، تکرر دفع مدفوع در هفته، سطوح هماتوکریت، کاربرد ضد اسهال ها، وزن)، هرچند، به دلیل اینکه در مجموعه بالینی این کار مستلزم صرف وقت و پیچیده است، این روش بیشتر برای اهداف مطالعاتی بکار می رود.بیماران اغلب هنگامیکه آنها دردشکمی و حرکات مکرر روده را با یا بدون خونریزی مقعدی تجربه می کنند، به دنبال توجه پزشکی هستند. بیماران همچنین ممکن است مشکلات فرا روده ای چشمی(به عنوان مثال التهاب اپی اسکلرا، التهاب مشیمیه)، پوستی( به عنوان مثال، اریتم نودوزوم، (زخم های جلدی سریع گسترش یابندهPyoderma gangrenousum))، کبدی ( به عنوان مثال التهاب مجاری صفراوی سخت شده)، و روماتولوژیک (به عنوان مثال، آرتریت روماتوئید مهره ای، آرتریت محیطی، التهاب ساکروم) را تجربه کنند. دیگر مشکلات نادر اما نه غیر معمول شامل سمیت مگاکولون، نیستول اطراف مقعد، انسداد روده، و افزایش اختلالات انعقادی هستند. تظاهرات بالینی ایجاد شده توسط بدجذبی مواد غذایی ممکن است نرمی استخوان، پوکی استخوان، هایپوکلسمی، و آنمی پرنیسیوز را افزایش دهند.
 
تشخیص
 
افراد با شکایات اسهال، درد شکمی، خونریزی مقعدی ، یا دیگر علایم IBD باید به یک ارزیابی تن بدهند. تشخیص بیماری کرون بر اساس علایم بیمار همینطور یافته های رادیوگرافی، اندوسکوپی، پاتولوژیک، و آزمایشگاهی است. مطالعات رادیوگرافی جهت تشخیص محل بیماری و اینکه آیا توده ها، آبسه ها یا انسداد وجود دارند یا نه بکار می روند. هرچند، جهت تایید تشخیص، یک کولونوسکوپی باید جهت ارزیابی ظاهر شبه سنگ فرشی، قرمز، و نرم موکوس کولون انجام شود. یک اندوسکوپی پایین تر نیز در ارزیابی محل بیماری سودمند است، هرچند مشاهده به نواحی از مقعد تا انتهای ایلئوم محدود می شوند. اگر بیماری در روده کوچک مورد سوء ظن است، یک اندوسکوپی کپسولی ممکن است مورد استفاده قرار گیرد. این روش غیر تهاجمی - - در آگوست 2001 توسط FDA تایید شد- - نیاز دارد که بیمار یک دوربین ویدیویی بسیار کوچک یک بار مصرف که در کپسولی در حدود اندازه یک ویتامین بزرگ محصور شده است را ببلعد. همینطور که کپسول به صورت طبیعی از دستگاه گوارش عبور می کند، تصاویر از روده کوچک گرفته می شوند و به صورت دیجیتالی ثبت می شوند. از آنجائیکه بسیاری از بیماران مبتلا به بیماری کرون عفونت های فعال یا آنمی دارند، مانیتورکردن آزمایشگاهی مورد نیاز است.
 
کنترل بیماری
 
اگر چه هیچ درمانی برای بیماری کرون وجود ندارد، اهداف متعددی از درمان وجود دارند. هدف اولیه القاء و ابقاء بهبودی با برطرف کردن پروسه های التهابی حاد است.اهداف دیگر درمان شامل بهبود کیفیت زندگی با به حداقل رساندن علایم بیماری، درمان و جلوگیری از اختلالات فرا روده ای و تصحیح کمبودهای تغذیه ای( به عنوان مثال بد جذبی کلسیم، فولات، ویتامین B12 ، آهن و زینک) است.انتخاب های درمانی متعددی برای بیماری کرون در دسترس هستند؛ اینها شامل کورتیکواستروئیدها، عوامل ضد التهابی( به عنوان مثال، سولفاسالازین، مزالامین)،  سیستم تنظیم کننده های ایمنی، آنتی بیوتیک ها، و عوامل بیولوژیک (جدول1 را ببینید) هستند. تشخیص اینکه کدام درمان شروع شود به محل بیماری بستگی دارد، چرا که بسیاری از عوامل، بخش های بخصوصی از دستگاه گوارش را هدف گیری می کنند. به علاوه، شدت بیماری(خفیف تا متوسط، متوسط تا شدید، شدید تا بسیار حاد) نیز فاکتوری است که جهت تشخیص اینکه کدام درمان تجویز شود بکار می رود.10 الگوریتم درمانی که متخصصان را در تشخیص اینکه براساس شدت بیماری کدام عامل بکار رود راهنمایی می کند، در شکل1 شرح داده می شود.
 
جدول 1 داروهایی که جهت درمان بیماری التهابی روده بکار می روند
 
رده بندی فارماکولوژیک نام ژنریک راه مصرف دوز
کورتیکواسترویید هیدروکورتیزون مقعدی mg200-100 در روز در 1یا2 دوزمنقسم
 هیدروکورتیزون معقدی mg160 -80 در روز در 1یا2 دوز منقسم
 پردنیزون خوراکی 60-20 در روز در 1یا2 دوز منقسم
 بودزونید خوراکی mg9 روزانه
 متیل پردنیزولون وریدی mg180 در روز در سه دوز منقسم
مشتقات 5آمینوسالی سیلیک اسید مزالامین رکتال g 1 در روز در یک یا دو دوز منقسم
 (Canasa)مزالامین رکتال g 4-2 در روز در یک یا دو دوز منقسم
 (Rowaza)مزالامین خوراکی g  8/4-4/2 در یک یا دو دوز منقسم
 (Asacol)سولفاسالازین خوراکی g  6-3 در روز در یک یا دو دوز منقسم
 بالسالازین خوراکی g  75/6 در روز در سه دوز منقسم
 اولسالازین خوراکی g  3-2 در روز در دو دوز منقسم
 مزالامین (Pentasa) خوراکی  g 4-3 در روز در دو تا چهار دوز منقسم
سرکوب کننده های سیستم ایمنی آزاتیوپرین خوراکی mg/kg  5/2-2 در روز
 مرکاپتوپورین خوراکی mg/kg  5/1-1 در روز
 سیکلوسپورین خوراکی-وریدی mg/kg  10-5 در روز در دو دوز منقسم
 متوترکسات عضلانی mg  25 در هفته
آنتی بیوتیک ها سیپروفلوکساسین خوراکی mg 1000 در روز در دو دوز منقسم
 مترونیدازول  خوراکی mg/kg 20-10 در روز در 3یا4 دوز منقسم
 ریفاکسیمین خوراکی  mg600 در روز در سه دوز منقسم
عوامل مسدود کنندهفاکتور نکروز توموری Adalimunab  زیرجلدی  mg 80 دوز بارگیری در هفته 0، سپس mg 40 در هفته دوم که با mg40 هر دو هفته دنبال می شود.
 infliximab   وریدی mg/kg 10-5 در هر دوز در هفته 6، 2، 0سپس هر 8 هفته
 
 کورتیکواستروئیدها:
 
 کورتیکواستروئیدها درمان اصلی برای القاء بهبودی و توقف پیشرفت بیماری در افرادیکه فعالیت بیماری کرون متوسط تا شدید دارند در نظر گرفته می شوند. (شکل1). این رده از داروها شامل پردنیزون، پردنیزولون ، و متیل پردنیزولون، معمولاً برای شروع فوری فعالیت شان در کاهش التهاب روده بکار می روند. بهبودی ممکن است در چهار تا هشت هفته در تقریباً 75% تا 95% بیماران هنگامیکه یا یک رژیم کورتیکواستروئید خوراکی یا تزریقی که معادل 40 تا60 میلی گرم در روز پردنیزون است دریافت می کنند، مشاهده شود. (جدول1).12و11 اگر چه میزان پاسخ بالایی با استروئید همراه است، این درمان برای ابقاء بهبودی بواسطه پروفایل عوارض جانبی آن و بی اثری نسبی هنگامیکه با دیگر عوامل مقایسه می شود، توصیه نمی گردد.13و10 عوارض جانبی کوتاه مدت همراه با کورتیکواستروئیدها شامل آکنه، سرکوب محور آدرنال، ادم، افزایش اشتها، افزایش وزن، هایپرتانسیون، و تغییرات خلقی. تقریباً 40تا50% بیماران ممکن است وابسته به استروئید باشند.10 این افراد بیشتر احتمال دارند که کاتاراکت، دیابت، آترونی عضلانی، و دمیلینه شدن استخوان (استئوپنی و پوکی استخوان) بروز دهند. بیماران جوان در خطر ازدست دادن استخوان باید حداقل mg1000 کلسیم المنتال روزانه دریافت کنند، و افراد بالای 50 سال بایدmg1500 مکمل کلسیم المنتال در سه دوز منقسم با 400 تا 800 واحد ویتامینD روزانه دریافت کنند.14 بیوفسفوناتها، شامل آلندرونات، رزی درونات، و اتی درونات، باید برای آنها که بیش از سه ماه استروئید درمانی دریافت کرده اند یا نمی توانند استروئید درمانی را قطع کنند، توصیه شود.14 به صورت جایگزین، بودزونید ممکن است در نظر گرفته شود. این کورتیکواستروئید سنتتیک اثر متابولیسم عبور اولیه کبدی بالایی دارد که منجر به فراهمی زیستی سیستمیک پایین تری می گردد، بنابراین عوارض جانبی کمتری ایجاد می کند. بودزونید برای بیماری کرون منحصر به ایلئوم و قسمت صعودی کولون، موثرترین است.16و15 فرمولاسیون های موضعی، شامل شیاف ها، کف ها، یا تنقیه ها، نیز ممکن است جهت به حداقل رساندن عوارض جانبی کورتیکواستروئیدها در نظر گرفته شوند. 
  
  آمینو سالی سیلات ها:
 
آمینو سالی سیلات ها جهت ابقاء بهبودی در بیماران با IBD خفیف تا متوسط تجویز می شوند(شکل 1).
 
این عوامل برای کولیت اولسراتیو تجویز می شوند و معمولاً برای بیماری کرون به صورت عنوان نشده بکار می روند. سولفاسالازین اولین آمینوسالی سیلاتی بود که برای IBD بکار رفت و هنگامیکه جهت درمان آرتریت روماتوئید بکار رفت، به صورت تصادفی مشخص شد که خصوصیات ضد التهابی در دستگاه گوارش دارد این عامل از سولفاپیریدین و 5 آمینوسالی سیلیک اسید( 5-ASA یا مزالارمین) که با یک باند AZO متصل شده اند، تشکیل می شود. به محض اینکه سولفاسالازین به کولون می رسد، کلونی باکتریایی AZO ردوکتاز باند AZO را می شکنند، بخش های غیر فعال (سولفاپیریدین) و فعال ( مزالازمین) ترکیب را جدا می کنند.17 سولفاپیردین برای بیشتر عوارض جانبی وابسته به دوز شامل سردرد، تهوع، استفراغ، بی اشتهایی و سوء هاضمه به حساب می آید. به منظور جلوگیری از عوارض ناخواسته، دوزهای پایین تر را شروع کنید و دوز را در طی یک دوره زمانی تا رسیدن به مقدار دلخواه افزایش دهید. به علاوه، تجویز سولفاسالازین با غذا ممکن است عوارض جانبی را کاهش دهد. به ندرت، واکنش های افزایش حساسیت(تب،راش، سمیت کبدی، سرکوب مغز استخوان، تغییرات در مورفولوژی اسپرم) که وابسته به دوز نیستند ممکن است رخ دهند. افراد حساس به سولفانامیدها باید از سولفاسالازین اجتناب کنند. به علاوه، بیماران با کمبود آنزیم گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز (G6PD) باید از سولفاسالازین اجتناب کنند، زیرا ممکن است آنمی همولیتیک بروز کند. همچنین، سولفاسالازین جذب فولات را مهار می کند، بنابراین ممکن است فولات جهت جلوگیری از کمبود و آنمی توصیه می شود.تعدادی از ترکیبات مزالامین که عاری از سولفانامید هستند توسعه یافته اند که پروفایل عارضه جانبی قابل تحمل تری دارند. تمام عوامل حاوی مزالامین هستند اما به واسطه محل های فعالیتشان در دستگاه گوارش متفاوت هستند.(جدول2) ممکن است نقشی برای آمینوسالی سیلات ها در درمان بیماری کرون فعال خفیف وجود داشته باشد. در یک مطالعه نشانه، 43% از بیمارانیکه دوز بالای 4گرم در روز pentasa را دریافت کردند، بهبود بالینی را در مقایسه با تنها 18% در شاخه پلاسبو ثابت کردند.18 هرچند، مشخص نشده است که سولفاسالازین و مزالامین، هنگامیکه با پلاسبو مقایسه شدند، در جلوگیری از عود کردن های بیماری پس از بهبودی القاء شده با کورتیکواستروئید موثر هستند.20و19و17و10
 
 جدول 2 مزالامین های تایید شده (5-ASA) و مشتقات آنها
 
نام تجاری نام ژنریک فرمولاسیون محل اثر
Asacol مزالامین 5-ASA روکش داده شده با Eudragit-s در یک قرص بخش دیستال انتهای روده کوچک، کولون
Azulfidine سولفاسالازین 5-ASA متصل به سولفاپیریدین با یک پیوند Azo در یک قرص کولون
Canasa مزالامین شیاف 5-ASA رکتوم
Colazal بالسالازین 5-ASA متصل به 4-آمینوبنزوئیل- بتاآلانین در یک کپسول کولون
Dipentum اولسالازین 2مولکول5-ASA جفت شده به یکدیگر در یک کپسول  کولون
Pentasa مزالامین 5-ASA روکش داده شده با میکروگرانول اتیل سلولز در یک کپسول کولون-روده کوچک
Rowasa مزالامین تنقیه 5-ASA رکتوم – بخش سیگموئید کولون
 
 تنظیم کننده های سیستم ایمنی:
 
 درمان های سرکوب کننده سیستم ایمنی، شامل آزاتیوپرین و متابولیت آن 6 مرکاپتوپورین (6-MP) در ابقاء بهبودی در بیماران با بیماری کرون موثر هستند.(شکل1) 22و21و10 این عوامل همچنین یک اثر مختصر استروئیدی در بیمارانیکه وابسته با استروئید هستند ثابت کرده است.24و23 هرچند، ممکن است تا سه تا شش ماه قبل از اینکه هر فایده ای مشاهده شود طول بکشد. دوزهایی که برای IBD بکار می روند؛ به صورت معمول کمتر از دوزهایی است که پس از پیوند برای سرکوب سیستم ایمنی بکار می روند. برای بیماری کرون، موثرترین دوز آزاتیوپیرین از  mg/kg5/2 - 2 در روز است، و برای 6-MP از mg/kg5/1-1 در روز است.10 عوارض جانبی همراه با سرکوب گرهای سیستم ایمنی نادر هستند اما ممکن است بصورت بالقوه تهدید کننده حیات باشند، شامل سمیت کبدی القاء شده با دارو، واکنش های افزایش حساسیت، ساپرس مغز استخوان، عفونت، و پانکراتیت هستند. عوارض با قطع درمان برگشت پذیر هستند. بنابراین، جهت جلوگیری از این عوارض ناخواسته، بسیاری از متخصصان با یک دوز پایین شروع می کنند و با مانیتورینگ مکرر به دوز دلخواه افزایش می یابد. در حال حاضر، هیچ مطالعات رودر رویی جهت تشخیص اینکه آیا این روش شروع درمان سمیت کمتری نسبت به شیوع در دوز محاسبه شده ایجاد می کند یا نه، چاپ نشده است.24و10 اخیراً، تیوپورین متیل ترانسفراز (TPMT) و 6 متیل مرکاپتوپورین (6-MMP) ، آنزیم هایی که 6-MP و آزاتیوپورین را متابولیزه می کنند برای پاسخ بالینی و عوارض جانبی شان مقصر شناخته شده اند.25 احتمال بروز عوارض جانبی بر پلی مورفیسم ژنتیک فردی برای متابولیزه کردن این آنزیم ها بستگی دارد. بنابراین، تست ژنتیک برای آنزیم های TPMT و 6-MMP ممکن است در جلوگیری از سمیت مغز استخوان و کبدی همینطور شناسایی سازگاری مفید باشد. تست های ژنتیکی نباید جایگزین مانیتورینگ آزمایشگاهی مکرر بخصوص محتوای کامل خونی و تست های عملکرد کبدی گردد.تقریباً 25% تا 50% بیماران که به درمان آزاتیوپیرین یا  6-MP تحمل ندارند از متوترکسات سود می برند.26 متوترکسات عضلانی، 25 میلی گرم هر هفته، مشخص شد که بهبودی را در 70% بیمارانیکه به آزاتیوپیرین مقاوم و وابسته به کورتیکواستروئید بودند، القا می کند.27 روش های زیرجلدی یا خوراکی ممکن است بکار روند، هرچند، این روش با پاسخ های درمانی متغیری همراه هستند. معمولترین عارضه جانبی متوترکسات شامل تهوع و تست های غیر طبیعی عملکرد کبدی است. سمیت کبدی یک عارضه جانبی مستند همراه با کاربرد طولانی مدت متوترکسات است. ساپرس مغز استخوان نیز یک عارضه شناخته شده است که با درمان پس از یک سال رخ می دهد. از آنجائیکه متوترکسات یک آنتاگونیست فولیک اسید است، مکمل فولات توصیه می شود.24 دوزهای سیکلوسپورین بیشتر از mg/kg5 در روز مشخص شد که در القاء بهبودی در بیماران با بیماری کرون فعال موثر است.28 هرچند، عود بیماری پس از قطع درمان به صورت مکرر رخ می دهد.29 یک مزیت سیکلوسپورین نسبت به آزاتیوپیرین، 6-MP و متوترکسات شروع اثر سریع آن است.
 
آنتی بیوتیک ها:
 
 معمولترین آنتی بیوتیک هایی که برای IBD بکار می روند، متروتیدازول و سیپروفلوکساسین هستند.(شکل1) کاربرد آنها برای بیماری کرون مورد بحث باقی می ماند، چرا که بیشتر مطالعات چاپ شده با اندازه های کوچک نمونه کنترل نشده هستند. اکثریت مطالعاتی که مترونیدازول را در مقایسه با پلاسبو ارزیابی می کنند هیچ تفاوت قابل توجهی در رسیدن به یک پاسخ بهبودی نشان ندادند.31 دوزهایی که در مطالعات بکار می روند از 10 تا mg/kg20 در روز هستند و دوزهای بالاتر اثربخشی بیشتری را نشان می دهند.32 تهوع، طعم فلزی، و واکنش شبه دی سولفیرام معمولترین عوارض جانی مترونیدازول هستند اما پس از قطع درمان برگشت پذیرند. نوروپاتی محیطی یک بیماری نادر مرتبط با مترونیدازول است که ممکن است با قطع درمان متوقف نشود.سیپروفلوکساسین، یک آنتی بیوتیک کینولون با پوشش گرم منفی و اثرات تنظیم کنندگی سیستم ایمنی، به طور معمول در بیماری کرون بکار برده شده است. هرچند، موثربودن آن در القاء بهبودی ثابت نشده است.31 در یک مطالعه گذشته نگر، افرادیکه ترکیبی از مترونیدازول و سیپروفلوکساسین مصرف می کردند پاسخ بالینی 6/70%، مشابه 69% پاسخ مشاهده شده با سیپروفلوکساسین تنها داشتند.33 ریفاکسیمین، یک آنتی بیوتیک مشتق ریفامیسین، متحمل آزمایشات کوچک متعددی شده است که اثر بخشی آنرا در بیماران با IBD ارزیابی می کند.34 در یک مطالعه open-label که ریفاکسیمین تجویز شده mg200 سه بار در روز برای 16 هفته را ارزیابی می کند، بهبودی بالینی در پایان درمان در 59% از 29 بیمار با بیماری فعال مشاهده شد.35 توضیح کاربرد آنتی بیوتیک باقی می ماند، و آزمایشات کنترل شده بیشتری جهت تشخیص سودمندی آنها برای بیماری کرون مورد نیاز هستند.
 
عوامل مسدود کننده فاکتور نکروز توموری:
 
 Infliximab در دسته اش اولین دارویی بود که در ایالات متحده برای درمان بیماری کرون متوسط تا شدید تایید شد. این عامل بیولوژیک یک آنتی بادی مونوکلونال  chimeric است که به فاکتور نکروز توموری آلفا متصل می شود، بنابراین اثر ضد التهابی آنرا در موکوس دستگاه گوارش خنثی می کند. در اولین آزمایش کنترل شده با پلاسبو تصادفی، 81% از بیمارانیکه یک انفوزیونmg/kg 5 از  infliximab دریافت می کردند، چهار هفته پس از شروع اولین دوز پاسخ بالینی داشتند.36 متاسفانه، پس از یک انفوزیون واحد از infliximab، پاسخ بالینی حفظ نمی شود.37 پیشنهاد شده است که پاسخ با انفوزیون های مکرر infliximabبهتر ابقاء خواهد شد. این مسئله با آزمایش ACCENT 1 (یک مطالعه بالینی بیماری کرون که infliximab را در یک رژیم درمانی طولانی مدت جدید ارزیابی می کند) تایید شد.38 نتایج ثابت کردند که افرادیکه انفوزیون های infliximab به صورت mg/kg5 یا mg/kg10 هر هشت هفته دریافت کردند احتمال بیشتری داشتند که یک بهبودی بالینی 39% و 45% به ترتیب در مقایسه با 19% در گروه پلاسبو را حفظ کردند.38 علاوه بر این افرادیکه پلاسبو دریافت کردند احتمال بیشتری داشتند که پاسخ بالینی را زودتر از افرادیکه دوزهای نگهدارنده از infliximab دریافت کردند، از دست بدهند.38 علیرغم اثرات بالینی مثبت infliximab، این دارو با عوارض جانبی (جدول3) همراه است که ممکن است منجر به مشکلات جدی و احتمالاً کشنده گردد.39 افراد با نقص قلبی متوسط تا شدید، نباید دوزهای بالاتر از mg/kg5 infliximab را دریافت کنند، چرا که دوزهای بالاتر با بدتر شدن نقص قلبی، افزایش حوادث قلبی عروقی، و مرگ و میر همراه هستند. از زمان معرفی آن در 1998 infliximabبا افزایش خطر دوباره فعال شدن سل (TB) همراه شده است.40 تمام بیماران باید پیش از شروع درمان در مورد TB سؤال و غربالگری شوند. عفونت های جدی، شامل بروز سمیت خونی و فعال شدن دوباره هپاتیت B گزارش شده است. بیماران با عفونت فعال نباید تا زمانیکه عفونت بر طرف شود روی infliximab شروع شوند، چرا که برخی موارد عفونت منجر به مرگ شده است. حوادث هماتولوژیک از قبیل لوکوپنی، نوتروپنی، ترومبوسیتوپنی، و پانسیتوپنی نیز گزارش شده اند. بنابراین، نشانه ها و علایم عفونت ، تب های مقاوم، و دیسکرازی خونی باید در طی و پس از درمان infliximab ارزیابی شوند. واکنش های افزایش حساسیت از قبیل کهیر، کاهش فشار خون، دیس پنه، تب، راش، میالژی و ادم صورت با انفوزیون ها رخ داده است و ممکن است با آنتی هیستامین ها، کورتیکواستروئید ها، استامینوفن، یا اپی نفرین درمان شوند. سمیت کبدی، بیماری شبه Serum Sikness ، حوادث نورولوژیک، و بدخیمی ها نادر هستند هرچند با infliximab همراه شده اند و در برخی موارد کشنده بودند. متخصصان باید پیش از شروع درمان infliximab برای بیماری کرون تشخیص دهند که آیا فواید بر خطرات غلبه می کند یا نه.
 
جدول3
 
عوارض جانبی همراه با Infliximab 
نقص قلبی:
 مرحله NYHA III/IV
عفونت های جدی:
  سل، هیستوپلاسموزیس، Coccidiodomycosis ، لیستریازیس، پنوموسیتوزیس، مایکوباکتریا، عفونت های قارچی، دوباره فعال شدن هپاتیت B
هماتولوژیک:
  لوکوپنی، نوتروپنی، ترومبوسیتوپنی، پان سیتوپنی
واکنش های افزایش حساسیت:
  کهیر، کاهش فشار خون، دیس پنه، تب، راش، درد عضلانی، ادم صورت، بیماری شبه Serum Sickness
سمیت کبدی:
  نقص کبدی حاد، یرقان، هپاتیت، کلستازیس، هپاتیت اتوایمون
حوادث نورولوژیک:
  نوریتاپتیک، تشنج، MS ، واسکولیت سیستمیک
بدخیمی ها:
  لنفوما
 
آنتی بادیهایی که به عنوان آنتی بادیهای antichimeric انسانی (HACA) شناخته می شوند ممکن است در بیمارانیکه با infliximab درمان می شوند، بروز کنند. این مسئله اغلب منجر به واکنش های افزایش حساسیت تاخیری و ازدست دادن پاسخ درمانی می گردد. بیمارانیکه دیگر از infliximab سودی نمی برند، ممکن است با adalimunab به پاسخ برسند. Adalimunab اولین بار برای درمان آرتریت روماتوئید در آمریکا تایید شد و اکنون برای بیماری کرون متحمل آزمایشات بالینی می گردد. اطلاعات مقدماتی نشان می دهند که یک دوز بارگیری mg80 adalimunab در ابتدا و در هفته دوم که با mg40 یک هفته در میان دنبال می شود بخوبی با یک پاسخ بالینی مثبت تحمل می شود.42و41  ازآنجائیکه infliximab از نظر مولکولی مشابه adalimunab است، عوارض جانبی این عامل آنتی بادی G1 ایمونوگلوبولین مونوکلونال انسانی نوترکیب جدید ممکن است مشابه infliximab باشد، با این وجود تایید این مسئله باقی مانده است. Adalimunab با افزایش خطر دوباره فعال شدن TB و هپاتیت B همراه شده است، بنابراین تمام بیماران باید پیش از شروع درمان غربالگری شوند. عفونت های جدی نیز گزارش شده اند، بنابراین درمان بیماران با یک عفونت فعال نباید تا زمان برطرف کردن عفونت شروع شود.
  
درمانهای حمایتی:
 
 بیماران با بیماری کرون اغلب علایمی دارند که ممکن است با درمانهای کمکی کاهش یابد. از آنجائیکه اسهال در این بیماران معمول است، عوامل ضد اسهال، شامل لوپرامید و دی فنوکسیلات- آتروپین، ممکن است توصیه شوند اگر هیچ خطر انسداد ریوی وجود نداشته باشد. همچنین، درد یک شکایت مکرر است که ممکن است به درمان با نارکوتیک ها نیاز داشته باشد. همینطور که قبل تر ذکر شد، کمبودهای تغذیه ای ممکن است رخ دهند و مکمل ویتامین نیاز داشته باشند. کاربرد پروبیوتیک ها (میکروارگانیسم های غیر بیماریزا) و نقش آنها در کنترل بیماری کرون بدون نتیجه قطعی است.43
  
جراحی:
 
تقریباً 75% از بیماران مبتلا به بیماری کرون به مداخله جراحی جهت تخفیف علایم GI در طی دوران زندگی شان نیاز خواهند داشت. متاسفانه، جراحی یک درمان نیست، چرا که بیش از 50% بیماران پس از 5سال از جراحی عود می کنند، و میزان عود ممکن است در 10 سال پس از جراحی 75% باشد.44 بنابراین، جراحی باید تنها در صورتی در نظر گرفته شود که بیمار در تمام اشکال دیگر کنترل پزشکی شکست خورده باشد.
  
نقش داروساز:
 
 داروسازان می توانند یک نقش اساسی در مراقبت پزشکی بیمار مبتلا به بیماری کرون داشته باشند. آنها می توانند درمانهای کمکی OTC مناسب از قبیل عوامل ضد اسهال یا مکمل های تغذیه ای را توصیه کنند. داروساز می تواند با بیمار مشورت کند و به پرستاران آموزش دهند که چگونه داروهایی را که جهت درمان بیماری کرون بکار می روند، تجویز کنند، بخصوص از آنجائیکه این داروها ممکن است به فرمولاسیون های بسیار مختلفی شامل قرص ها، کپسول ها، شیاف ها، تنقیه، انفوزیون ها، و یا تزریقات تولید شوند. مشاوره اضافه ممکن است در رابطه با عوارض جانبی همراه با داروهای تجویز شده تکمیل شود.
   
توصیه ها ممکن است برای رژیم های مناسب جهت جلوگیری از نرمی استخوان و پوکی استخوان برای بیماران روی کورتیکواستروئیدها داده شوند. مانیتورینگ سطوح داروی سرکوب کننده سیستم ایمنی (به عنوان مثال، سیکلوسپورین، تاکرولیموس، TPMT) و ارزیابی برای نتایج آزمایشگاهی غیر طبیعی ممکن است پاسخ درمانی بیمار را سودمند کند. داروسازان می توانند بیماریهای قابل توجه (از قبیل سل، نقص قلبی احتقانی، عفونت ها) را پیش از شروع عوامل بیولوژیک از قبیل infliximab یا adalimunab غربالگری کنند و تشخیص دهند. در نهایت کیفیت زندگی افرادیکه به بیماری کرون مبتلا شده اند بهبود خواهد یافت چرا که داروسازان دانش وضعیت بیماری و دارو درمانی را با درک دلسوزانه نیازهای بیماران ترکیب می کنند.